نتایج جستجو برای عبارت :

درلحظه

از دلمردگی ترس داشت ولی درلحظه بازیرکی به مشکلات درزمان حال پاسخی زیبا ولذتبخش میداد ودیگران راسرگرم میکرد بدون هرگونه تمسخرکردن دیگران وماسک دورویی.به صورتی خودجوش وطبیعی بکر بودن کودکانه ی خودراجوری نشان میداد که خشم وبغض دیگران ناپدید میشد...
میثاق باشهیدان معراج آسمان است/زیراشهید دائم خورشیدکهکشان است/باعشق آل احمد درلحظه پرکشیدند/الگوی آفرینش دربین شیعیان است/باپیروی رهبر رفتند با حماسه/یادش همیشه جاری درقلب عاشقان است/دریاری ولایت شدجانفشان امت/مثل ستارگانی نوری به این جهان است/اینک پیام آنها گنج بصیرت ماست/حب ولایت ما اندرجهان عیان است/وقت ظهورمهدی باشدشهیدحاضر/چون یاورولایت برصاحب الزمان است/
روزه داری یک شعف درلحظه افطاری است/برسلامت گنج خوبی موقع بیماری است/هست آثارزیادی بهرشخص روزه دار/وقت افطاروسحرها گلشن بیداری است/روضه رضوان ایزد شدمهیای فرود/برنگارستان رحمان زمزم دیداری است/اشک چشمان رابهاری میکنداندرسحر/سوی شیطان ستمگریک نماد خواری است/درنمازو دردعاهامتصل بر خالق است/بهرغمهای دل ما حالتش دلداری است/روزه ریان بهشتی سوی جنت میبرد/دررکاب مهدویت خودنشان یاری است/
باران رحمت حق ازآسمان ببارد/درماه خوب ایزد بر شیعیان ببارد/یک قطره اشک بنده اندرسحرگلستان/با معرفت زچشمی بهرامان ببارد/درلحظه های افطاربرکت به سفره آید/آن بخشش الهی برمومنان ببارد/گنج دعاو اخلاص فصل بهارقرآن/وقت پرستش حق بردوستان ببارد/حب نبی وآلش آرد گل ولایت/اندرمه مبارک برماعیان ببارد/صاحب زمان ظهورش مژده برای عالم/جبریل درشب قدربر اونشان ببارد/
تسلیم نخواهم شد!
زندگی میکنم.......
برای رویاهایی که همه ی کهکشان ها منتظرند به دست من به واقعیت تبدیل شوند من فرصتی برای بودن دارم
پس ساکت نمی شینم
برمیخیزیزم......
تاهمه بدانند که من باتمام توانایی❤️❤️❤️❤️ هاوکاستی هاشاهکار زندگی خودم هستمممم
کافیست لحظات ⏱⏱⏱گذشته را رهاکنم وبرای ثانیه هایی درلحظه ی اکنونم زندگی کنم
چراکه آینده ی من درگرو استفاده ازلحظه اکنونم هست و
رویاهایم درثانیه های آینده محقق خواهند شد
باید همیشه بخاطر بسپارم....
صدای اذان به گوشم میرسه؛درلحظه  به دلم افتاد یه ختم ۴۰ روزه بردارم و نیت کنم  واسه هرچه زودتر رفع شدن این اوضاع ، به خودم گفتم بهتره   از  تصمیمم بنویسم و بپرسم هرکسی که موافق در این ختم ۴۰ روزه شرکت کنه تا همگی دعا کنیم به امید  زود رفع شدن شرایط.
نیت کردم هر روز پنج بار آیت الکرسی بخونم  به مدت ۴۰ روز ،هرکسی موافقِ و دوست داره شرکت کنه ،کامنت بزاره
 
+الزامی به شرکت کردن نیست اما اگه خواستید شرکت کنید بهم بگید چون میخوام بدونم چند نفر میشیم.
صدای اذان به گوشم میرسه؛درلحظه  به دلم افتاد یه ختم ۴۰ روزه بردارم و نیت کنم  واسه هرچه زودتر رفع شدن این اوضاع ، به خودم گفتم بهتره   از  تصمیمم بنویسم و بپرسم هرکسی که موافق در این ختم ۴۰ روزه شرکت کنه تا همگی دعا کنیم به امید  زود رفع شدن شرایط.
نیت کردم هر روز پنج بار آیت الکرسی بخونم  به مدت ۴۰ روز ،هرکسی موافقِ و دوست داره شرکت کنه ،کامنت بزاره
 
+الزامی به شرکت کردن نیست اما اگه خواستید شرکت کنید بهم بگید چون میخوام بدونم چند نفر میشیم.
ماه مبارک کشتی ایمان به ساحل میشود/سوی نجات مسلمین برقلب نازل میشود/بسیاربارانی شوددیده به افطارو سحر/دین باولایت بهرما هرلحظه کامل میشود/قرآن بهاری گشته وشور قرائت باشکوه/هرمحفل تفسیرآن کاشانه دل میشود/مومن زصبر روزه اش یادفقیران میکند/احسان حق برشیعیان باعشق نائل میشود/یک قطره اشک معرفت خاموش سازد آتشی/وسواس شیطانی نگر بربنده باطل میشود/پرونده اعمال ما در دست آن صاحب زمان/روز ظهورش بادعا درلحظه حاصل میشود/
صدای اذان به گوشم میرسه؛درلحظه  به دلم افتاد یه ختم ۴۰ روزه بردارم و نیت کنم  واسه هرچه زودتر رفع شدن این اوضاع ، به خودم گفتم بهتره   از  تصمیمم بنویسم و بپرسم هرکسی که موافق در این ختم ۴۰ روزه شرکت کنه تا همگی دعا کنیم به امید  زود رفع شدن شرایط.
نیت کردم هر روز پنج بار آیت الکرسی بخونم  به مدت ۴۰ روز ،هرکسی موافقِ و دوست داره شرکت کنه ،کامنت بزاره
 
+الزامی به شرکت کردن نیست اما اگه خواستید شرکت کنید بهم بگید چون میخوام بدونم چند نفر میشیم.
چشمانش برق میزد میخواست شیره ی زندگی رابچشد تمام حقایق رابه صورت سرگرمی وشادی وبا لذت وشادی بیان میکرد چنان دردها را بانور لذت، می نگاشت که حسرت روزهای گذشته وترس از آینده را دردیگران به باد می داد گرچه از دلمردگی ترس داشت ولی درلحظه بازیرکی به مشکلات درزمان حال پاسخی زیبا ولذتبخش میداد ودیگران راسرگرم میکرد بدون هرگونه تمسخرکردن دیگران وماسک دورویی.به صورتی خودجوش وطبیعی بکر بودن کودکانه ی خودراجوری نشان میداد که خشم وبغض دیگران ناپدی
بزرگ‌نمایی،نه اون تعریفی که شما ازش دارید اگر صرفا منحصر به کتاب‌های دبیرستان هست با تعریفی که من ازش توی ذهنم دارم متفاوته،بزرگ‌نمایی یعنی منی که نشستم این‌جا و درلحظه یه چیزی به ذهنم می‌رسه و بعد از ده‌دقیقه می‌بینم اگر اون چیزی که به ذهنم رسیده صرفا یه درخت بدون برگ باشه و مقدار زیادی شاخه حالا ام همون درخت با شاخه‌های زیادشه ولی تعداد زیادی برگ به هر شاخه‌ش وصل شده.حالا من نمی‌دونم شما به‌ش می‌گید از کاه کوه ساختن یا هر چیز دیگه
یه مثال بزنم؟
  یکی از موادغذایی که ماها خیلی باهاش سروکار دارین نونه درسته؟
خوب نون را وقتی از فریزر درمیاریم برای اینکه قابل استفاده بشه لازمه یه تغییراتی بهش بدیم
تازه خیلی مهمه که این نون را قراره چه کسی استفاده کنه شما؟
یا بچه کوچیک شما ؟
یا یه پیرزنه بی دندون؟پس تغییراتی که تواین نون قراره ایجاد بشه با توجه به استفاده ای که قراره ازش بشه متفاوتهاگرقرار باشه شما ازاین نون استفاده کنید اول گرمش میکنید وبعد هم یه لقمه ی بزرگش میکنیدا می
بچه  ها  قراره پنج شنبه بِرن کافه ، همون کافه که بعد از مدتها  شد محل جمع شدن دوستای دوران مدرسه  ، منم برنامه ریزی داشتم که بِرم ، دلم تنگ شده واسه همشون ،  واسه شیطنت های  راضیه ،واسه حرص خوردنای نگار  ،دوست داشتم نرگس را که  داره مادر میشه و بارداره ببینم ...
اما ساعت امتحانم  بعدظهره و بعید میدونم برسم ...
اگه امتحانم صبح بود همه چی اوکی بود واسه رفتنم، اَه!
همه هستن ، حتی راضیه   و مژگان که تهران زندگی میکنن، مریم با دختر چند ماهش میخواد بی
امیرالمؤمنین علی(علیه السلام):زخم زبان دردناک تر از زخم نیزه است.
امام صادق(علیه السلام):ای گروه شیعه! برای ما زینت باشیدنه ننگ وعار. بامردم خوش گفتاربوده واز سخنان بیهوده و زشت برحذر باشید.
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه):ای شیعه ما! اماوقایعی که رخ خواهد دادومسایل پیش آمده , پس درمورد آنها به راویان احادیث ما[علماوفقها] رجوع کنیدکه آنان حجت من برشماومن حجت خداوند بر آنان هستم.
امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه):ای شیعه ما! واگرمحبت به شما نداش
 
 
همیشه تو گذشته م زندگی میکردم بنظرم گذشته خیلی شیرین تر از چیزی بود که الان درونشم،شاید یکی از دلایلش این بود که لذت بردن در لحظه رو یاد نگرفتم ،همیشه حسرت گذشته واتفاقهای نیوفتاده رو خوردم ...واز اونجایی که خیلی تو دارهستم بیشتر حرفهامو به کسی نزنم که کمکم کنه اینقدر در گذشته غرق نشم ..برای ما آدمها خیلی سخته نگاهمونو رو عوض کنیم یک جور دیگه نگاه کنیم ...مخصوصا برای من که همیشه از کل کل وانتقاد میترسم وتپش قلب میگرفتم...
 
اما حالا من ، منِ
​یا مثلاً کاشکی یه پزشکی بود که تخصصش قلم‌درمانی بود. بعد من به‌زحمت یه وقت ازش می‌گرفتم و می‌رفتم مطبش، تو اتاق انتظار می‌نشستم و برای مراجع‌های قبل و بعد خودم داستان می‌بافتم توی ذهنم که استرسم کمتر بشه، تا بالاخره منشی می‌گفت خانم رضایی، هروقت مراجعی که داخله اومد بیرون، شما برید. منم هی حرف‌هایی که باید آماده می‌کردم رو پس می‌زدم تا درلحظه، پیش دکتر، هرچی توی سرمه رو بریزم بیرون؛ این روش من برای بهتر حرف زدن توی بعضی از موقعیت
برنامه سخت و فشرده و حجم زیاد مطالب، به سرم میزنه یکم برنامه تغییر بدم و بعد درلحظه منصرف میشم  و فکر میکنم همین برنامه خوبیه وقت  و مجال تغییر برنامه نیست .
دلم میخواد با پشتیبان مشورت کنم ولی خب اینروزا حسابی  مشغوله و نمیخوام مزاحمش بشم.
مغزم سوت میکشه ازاون سوت های قطار توی قصه ها.  کاش زمان میشد یکم کِش داد مثل  بُرش لقمه های پیتزا دیشب تا من بیشتر  زمان داشتم...ولی با اما و اگر و ای کاش هیچی تغییر پیدا نمیکنه.
 اینروزا چرا فکر میکنم  زمان
فهرست قسمت مدیریت:
فصل نهم: مدیریت هدفمند کافی نیست: تصمیم گیری درلحظه
فصل دهم: نکته هایی درخصوص تصمیم گیری
فصل یازدهم: مشکل ترین معامله تاریخ کاری من
فصل دوازدهم: چگونه از جلسات طولانی اجتناب کنیم، ویا چگونه سریعتر به نتیجه برسیم
فصل سیزدهم: هیچ کس چیزی را که به زمین افتاده نمیخواد: اهمیت تعیین موقعیت مناسب کاری افراد
فصل چهاردهم: چرا من مدیران را از داخل شرکت انتخاب میکنم
فصل پانردهم: چگونه می توان بهترین دستیار دنیا را انتخاب کرد، و یا چگو
حال و حوصله
حوصله ی زندگی کردن چیزی است که هنر می خواهد
" هنر حوصله ورزیدن !!! "
حوصله ؛ گمشده ی بچه های نسل ما و  بلکه مردم عصرما ست
بارها گفتید یا شنیده اید:
حوصله رفتن بجایی را ندارم!
حوصله خندیدن ندارم!
حوصله حرف زدن ندارم!
حوصله فلانی را ندارم!
حوصله ورزش کردن ندارم!
حوصله برخواستن از جایم را ندارم!
حوصله ی خواندن و یا نوشتن ندارم.!
حوصله فلان جلسه و فلان مهمانی را ندارم.!
حتی شده که گفته باشید و شنیده باشید حوصله ی خودم و یا  نفس کشیدن را ندارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سفره رئیس جمهور
چقدر به جزئیات توجه می کنی چقدر حساسیت ات بالا هست؟ من که نمی دونم شما عزیز دلم چقدر حساسیت ات نسبتبه موضوعی مثل اعتماد اجتماعی بالا هست یا نیست. من فقط می تونم حدس بزنم که به نظرم می رسه که شما خیلی فرد حساس و با احساسی هستی. کارکردن را دوست داری و به جای کمالگرایی و کمال طلبی درلحظه حال بهترین کار را انجام می دی.
سفره خانه را با قورمه سبزی پخته شده خوشمزه با طعم و بوی نارنج گونه ای که نشانی از شهر شیراز ش
یک:
فروشنده ی سیب توی خواب من !...
گفت:
نخور!می فرستندت ...بیداری!
دو:
کلوچه های داغ و فنجان چای انگلیسی ...
من انتخاب مب کنم ...
کمر باریک ناصرالدین شاهی ...چای لاهیجان!
سه:
قدیم ...
دوستم داشتی ...
میان جمله های کوتاه ...
امیدم می دادی به عشق!
جدید...
هی حرف می زنی ...هی حرف می زنی ...
مردم.
کو؟
جمله ای درباره ی عشق!
چهار:
دستت را بریده ام و پسبانده ام ...به مغز سپیدم!...
نوازش و داشتن و دست ...
همه با هم ... توی شادی من ... دست دارند!
پنج:
به زور وادارم کرده ای به خداحافظی .
بسم الله الرحمن الرحیم
سفره رئیس جمهور
چقدر به جزئیات توجه می کنی چقدر حساسیت ات بالا هست؟ من که نمی دونم شما عزیز دلم چقدر حساسیت ات نسبتبه موضوعی مثل اعتماد اجتماعی بالا هست یا نیست. من فقط می تونم حدس بزنم که به نظرم می رسه که شما خیلی فرد حساس و با احساسی هستی. کارکردن را دوست داری و به جای کمالگرایی و کمال طلبی درلحظه حال بهترین کار را انجام می دی.
سفره خانه را با قورمه سبزی پخته شده خوشمزه با طعم و بوی نارنج گونه ای که نشانی از شهر شیراز ش
 
 
                       تحلیل فیلم اندرز گیم
اندرز گیم به معنی پایان دهنده بازی می باشد یعنی جنگ میان ایران آمریکا به لحظه های پایانی خود نزدیک می شود
فیلم تقابل غرب با مسلمانان را به دو دوره تقسیم می کند
 
 
 
 دوره ای که در آن ملکه ها(کشتن مراجع وعلمای ذی نفوذ ،شخصیت های پرنفوذ) از میان برداشته می شدند ودوره جدید که جنگ به مراحل پایانی خود بسیار نزدیک شده وباید سرزمین ملکه ها (حوزه های علمیه وخود کشور ایران)نابود شود.
 
 
 
فورمیکها :شیعیان ،م
این یادداشتم امروز در خبرگزاری مهر منتشر شد:
 
«حالا که می‌روی» روایتی شنیدنی از عشق است. روایتی عمیق، شکوهمند و قدرتمند. اما قبل از عشق بیایید از موسیقی حرف بزنیم.
ما از موسیقی چه می‌خواهیم؟ می‌گویم: لذت‌بردن. دیگر از موسیقی چه می‌خواهیم؟ فکرمی‌کنم و می‌گویم: پشیمان‌نشدن و کهنه‌نشدن پس از گذشت یک دوره شنیدن. دیگر از موسیقی چه چیزی می‌توانیم بخواهیم؟ فکرمی‌کنم و فکرمی‌کنم و می‌گویم: به فکر فرورفتن و بالاتر رفتن سطح پسند و سلیقۀ موسی
« سرزمین دیزنی» سرزمین آرزوهاست...سرزمینی فانتزی که هرکسی می تواند به راحتی ، کودک درونش را در آن رها کند.این سرزمین از محبوب ترین اماکن تفریحی روزهای تعطیل بسیاری ، حتی افراد مسن می باشد که مجذوب جادوی «تم پارک ها» (Theme Park) می شوند.تم پارک ها ، پارک های تفریحی با موضوع و سبک خاص می باشند.اگر شما عاشق استفاده از وسایل تفریحی باشید و یا اگر فقط بخواهید با کاراکتر « دیزنی» محبوب و موردعلاقه تان ملاقات کنید ، این سرزمین رؤیایی چنان خود را در مغزها

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها